برده داری از زمان پا گرفتن جامعه یونان، بخشی لاینفک از آن بود. از میان تمامی تمدن های باستانی، دولت شهرهای یونانی نخستین جوامع حقیقی برده دار بودند، جوامعی که کارایی و پیشرفت و بهروزی خویش وابسته به کار بردگان بودند. در عصر طلایی آتن در قرن پنجم قبل از میلاد، وقتی در این دولت شهر سیاستمداران، شاعران، مجسمه سازان، مورخان و معلمان بسیاری پا به عرصه گذاشتند، حدوداً نیمی از جمعیت ۱۵۵ هزار نفری این شهر برده بودند. یونان کشوری کوهستانی است، با سرزمینهای مسطح و درههای حاصلخیز اندک. به همین دلیل، یونان باستان بیش از کشاورزی، از راه دریا و جنگ پیشرفت کرد. جامعه یونان متشکل از تعداد اندکی از نجیب زادگان ثروتمند و قدرتمند بود؛ مابقی مردم رعایا، کارگران و بردگان بودند. وقتی یونان به دولت شهرهای مجزا، قدرتمند و رقیب و تحت فرمان مردانی ثروتمند تبدیل شد که از راه صنعتگری و تجارت ثروت اندوخته بودند، بردگان در اقتصاد کشور نقشی مهم تر پیدا کردند. بردگان عملاً همه کارها را انجام می دادند و به این ترتیب اعضای طبقه حاکم فرصت یافتند که آزادانه به هنر و علوم و حکومت بپردازند. شهروندان آتن پشیه و تجارت یا کارکردن با دستان خود را دور از شأن خویش می دانستند، به همین دلیل، بردگان اکثر وظایف آن ها را انجام می دادند، اما این گونه نبود که تمامی خانواده های آتنی نیز صاحب برده باشند. یک کشاورز محلی که محصولش را در شهر می فروخت ممکن بود خدمتکاری داشته باشد که در کار مزرعه کمکش می کرد، و اگر ثروتمند می بود، خدمتکار زنی نیز می داشت که در کارخانه و بچه داری به همسرش کمک میکرد، زنان به ندرت از خانه بیرون میآمدند و وارد جامعه میشدند، مگر آن که برده یا خدمتکاری سالخورده همراهیشان میکرد. بردگانی موسوم به مربی یا معلم بچهها را تا مدرسه همراهی میکردند و در کارها به آن ها کمک میکردند. جامعه برده دار آتن نسبتاً مداراگر بود. بردگان آتنی اغلب همچون انسان هایی برابر با مردان آزاد سخن میگفتند و حتی گاه با اربابانشان بگو مگو نیز میکردند. نویسندهای آتنی که او را فقط با نام الیگارش پیر می شناسیم، نوشته است که: «بردگان و خارجی ها در آتن زندگی بی نظمی داشتند؛ در این شهر کسی نمی توانست برده ای را کتک بزند، و هیچ برده از سر راه ارباب خود کنار نمی رفت.»(*) در شهرهایی چون آتن بردگان را نمیشد از مردان آزاد یا شهروندان تشخیص داد. آنها لباسی مشابه با مردان و زنان آزاد میپوشیدند و در کار و معاملات دوشادوش آنها فعالیت میکردند. یک ارباب گاهی برای افزایش سود معاملات تجاری از برده هوشمندش در این زمینه استفاده میکرد. گرچه پولی که یک برده در میآورد عملاً از آن اربابش بود و او معمولاً میتوانست بخشی از آن پول را برای خود نگه دارد. از این پولها میشد در نهایت برای خرید آزادی برده استفاده کرد. یکی از بردگان آتنی که به همین شکل آزادی خود را خرید، حتی بانکدار سرشناس شهر شد. شورای شهر به دليل خدمات او به آتن به وی حق شهروندی اعطا کرد. جنگ های مداوم در یونان باستان هزاران زندانی جنگی به همراه داشت که به عنوان برده مورد استفاده قرار گفتند. بعضی از بردگان بد اقبال مجبور می شدند در معادن نقره آتن مشغول به کار شوند. آن ها در این معادن در دالانهایی که فقط دو یا سه پا ارتفاع داشتند و با چراغهای روغن سوز کوچک روشن میشدند، دراز میکشیدند و سینه خیز میرفتند. بردههای معادن نقره در نوبتهای ده ساعته مشغول به کار میشدند و به کلنگهای دسته کوتاه خود دالانها را حفر میکردند. هرچند آتن تنها دموکراسی جهان باستان نبود، به اصل آتنی ایزگوریا از آغاز به عنوان چیزی خاص نگریسته میشد. هرودوت مورخ حتی شکل حکومت آتن را نه دموکراسیا که ایزگوریا توصیف کرده بود. به گفته دموستنس خطیب و میهنپرست قرن چهارم، قانون موسس آتنی مبتنی بر سخنرانیها (Politeia en logis) بود و شهروندانش ایزگوریا را به عنوان مرام زیستن خود برگزیده بودند. اما برای منتقدان آن، این علاوه بر یک خصیصه، یک اشکال نیز بود. یک منتقد، که اصطلاحاً «الیگارش پیر» خوانده میشد، شکایت کرده بود که حتی بردگان و اجنبیها از ایزگوریا در آتن بهرهمندند، و بنابراین کسی نمیتواند آنها را مانند جاهای دیگر آن طور که باید و شاید ادب کند. توضیح تصاویر نشان میدهد : شهروندان یونانی بر زندانیان جنگیای که به عنوان برده فروخته میشوند، نظارت میکنند. عملکرد یونان باستان به بردگان وابسته بود، در حالی که شهروندان آزاد به هنر و علوم حکومتداری میپرداختند، بردگان کارهای دستی را انجام می دادند. برچسب: نژاد پرستی; آمریکا; یونان اثر یا گردآوری: نورمن ال. ماخت ترجمه: سهیل سمی;منبع: کتاب تاریخ برده داری انتشارات ققنوس حضرت بها،الله در یکصد و هشتاد سال پیش در کتاب مقدس بهائیان اقدس “نهی از خرید و فروش غلام و کنیز ” نمودند حضرت بهاءاللّه در کتاب مستطاب اقدس میفرمایند : ١- ” قَدْ حُرِّمَ عَلَیْکُمْ بَیْعُ الاِمَاءِ وَ الْغِلْمَانِ لَیْسَ لِعَبْدٍ اَنْ یَشْتَرِی عَبْدَاًنَهْیَاً فِی لَوْحِ اللّهِ کَذَلِکَ کَانَ الْاَمْرُ مِنْ قَلَمِ الْعَدْلِ بِالْفَضْلِ مَسْطُوْراً ” . ( K 72) و در لوح مبارک خطاب به ملکه ویکتوریا اقدام او را د رمنع خرید و فروش کنیز و غلام تمجید میفرمایند بقوله تعالی : ٢- ” قَدْ بَلَغَنَا اَنَّکِ مَنَعْتِ بَیْعَ الْغِلْمَانِ وَ الْاِمَاءِ . هَذَا مَا حَکَمَ بِهِ اللّهُ فِی هَذَا الْظُّهُوْرِ الْبَدِیْعِ قَدْ کَتَبَ اللّهُ لَکِ جِزَاءَ ذَلِکَ اِنَّهُ مُوَفِّی اُجُوْرِ الْمُحْسِنِیْنَ ” (ص ١٣٢ الواح نازله بملوک ) تا اواخر قرن نوزدهم برده و برداری در جهان بود دورهی قاجار در تاریخ ایران، مقطعی دیگر از برد هداری ایرانی است. تا زمان ناصرالدین شاه و حتی تا آغاز مشروطیت، بردهداری در خانوادههای اعیانی تهران کما بیش رواج داشته است. به نقل از دائرةالمعارف اسلامی، این بردگان سیاه، معمولاً از دو طریق به ایران میآمده اند. یا حجاج ایرانی در موسم حج آنان را از مکه خریداری نموده و از طریق شامات و عراق به ایران میآوردند و یا برده فروشان آنها را از راه خلیج فارس به سواحل جنوبی کشور انتقال میدادهاند. ورود بردگان به ایران در دوران صدارت امیرکبیر، سالانه بین دو تا سه هزار نفر گزارش شدهاست. این بردگان به سه گروه بمبئی، نوبهای و حبشی تقسیم میشدهاند. جمیع انبیاء و پیامبران در کتب مقدسه، اخبار و بشارات به دو ظهور بزرگ پی در پی در آخرالزّمان داده اند که به واسطه آن دو ظهور مقدس، عالم به نور پروردگار روشن شود و سلطنت الهیه در جهان برقرار گردد و آلات جنگ و جدال به اسباب فلاحت و صنعت مبدّل شود و علم و معرفت، توسعه و ترقی یابد و جهان خراب، آباد شود و بشر از قید بندگی آزاد گردد. جمیع امت ها و ملت ها در ظل سراپرده یگانگی مجتمع شوند و وحدت عالم انسانی و صلح عمومی تحقق یابد. ملکه رومانیا تنها تاجدار و پادشاهی بود که هم از طرف پدر و هم از طرف مادر شاهزاده و وارث امپراطوری عظیمی بود که بعد از دریافت وتصدیق پیام حضرت بهاءالله دستور لغو بردگی را داد ” حضرت بهاءاللّه در لوح مبارک خطاب به ملکه ویکتوریا اقدام او را د رمنع خرید و فروش کنیز و غلام تمجید میفرمایند بقوله تعالی : ٢- ” قَدْ بَلَغَنَا اَنَّکِ مَنَعْتِ بَیْعَ الْغِلْمَانِ وَ الْاِمَاءِ . هَذَا مَا حَکَمَ بِهِ اللّهُ فِی هَذَا الْظُّهُوْرِ الْبَدِیْعِ قَدْ کَتَبَ اللّهُ لَکِ جِزَاءَ ذَلِکَ اِنَّهُ مُوَفِّی اُجُوْرِ الْمُحْسِنِیْنَ ” (ص ١٣٢ الواح نازله بملوک )..نهی از خرید و فروش غلام و کنیز “..حضرت بهاءاللّه در کتاب مستطاب اقدس میفرمایند : ١- ” قَدْ حُرِّمَ عَلَیْکُمْ بَیْعُ الاِمَاءِ وَ الْغِلْمَانِ لَیْسَ لِعَبْدٍ اَنْ یَشْتَرِی عَبْدَاًنَهْیَاً فِی لَوْحِ اللّهِ کَذَلِکَ کَانَ الْاَمْرُ مِنْ قَلَمِ الْعَدْلِ بِالْفَضْلِ مَسْطُوْراً ” . ( K 72) درایران علاوه بر بردگان وارداتی، بردههای داخلی نیز وجود داشته اند که معمولاً از خانوادههای بلوچ خریده و یا دزدیده میشدهاند. به بردگان مذکر کاکا و به بردگان مونث دده یا کنیز گفته میشدهاست. برای بردگان مذکر نامهایی همچون «مبارک» و «فیروز» و یا طبق مثل مشهور «کافور» انتخاب میشدهاست. برای کنیزها، نامهای «غنچهدهان»، «زعفران» و یا صنوبر، نامهای معمول بودهاست. با پیر شدن کنیز، به او «دده» اطلاق میشدهاست. به فرزند کنیز از ارباب، «دده والده» گفته میشدهاست. در زمان محمدشاه قاجار اولین قانون بر ضد بردهداری در ایران بوجود آمد. ولی تا پایان دوران قاجار امکان عملی اجرای آن به مفهوم واقعی وجود نداشت. منابع تهیه برده. در ایران دورة قاجار، بردگان را یا میخریدند یا در جنگ اسیر میکردند و سپس به بردگی در میآوردند. والدین فقیر نیز با فروش فرزندان خود به این کار کمک میکردند؛ چنین معاملاتی در ارمنستان، جنوب ایران و کردستان صورت میگرفت .جنگهایی مانند جنگ ایران و روس، حملات عشایری (چَپو)، یورشهای خاص برای گرفتن برده و نیز لشکرکشیهای تنبیهی، بویژه بر ضد ترکمنها، منبع اصلی تهیة برده سفیدپوست بخصوص در شمال ایران بود. در درجة اول بردگان ارمنی، گرجی و چرکسی را میگرفتند. «ترکمنها و بازرگانان خیوهای، کنیزان را به نام «کَلموک» (مغول) جا میزدند، ولی عموماً اهل قزاقستان اند و ایرانیان آنها را میخریدهاند.». در درجة دوم، هدف عمده ایرانیان مسلمانی بودند که بویژه در حملههای ترکمنها گرفتار شده بودند. ترکمنها شیعیان ایرانی را اسیر میکردند و ایشان را، اگر خود به آنها نیاز نداشتند، به بازرگانان خیوهای میفروختند. البته از اسیر کردن هم مذهبان سنی خویش نیز ابایی نداشتند. آبوت، کنسول انگلیس، گزارش دادهاست که گوکلانها به یُموتها حمله میبردند و هر که را اسیر میکردند، معمولاً به ایرانیان میفروختند. در جنوب ایران، بردگان عمدتاً سیاهپوست بودند، و آنها را یا برده فروشان ایرانی و عرب از طریق خلیج فارس وارد میکردند یا ا زایران از راه زمینی از مکه و کربلا میآوردند (تعدادی از بردگان نیز از دمشق میآمدند). ایرانیان به این بردهها، به سبب محلی که از آن آورده شده بودند، «حاجی» میگفتند. در جنوب شرقی ایران، بردگان عمدتاً کسانی بودند که با والدینشان، به سبب فقر، آنان را میفروختند، یا برده فروشان در حملات خود اسیرشان میکردند. همة اینان در عربستان و افغانستان فروخته میشدند. در حدود ۱۳۱۸، برخی از خوانین مکران برای برده گیری دست به حملاتی میزدند. بردگان مسلمان بیشتر در عربستان فروخته میشدند؛ سالانه ۴۵۰ برده از بندر جاسک به آنجا فرستاده میشد. صادرات برده از مکران، ظاهراً در حدود ۱۳۲۳، یک بار دیگر متوقف شدهاست. در نیمة اول سدة چهاردهم، برخی از والدین در کرمان و حوالی بندرعباس نیز به سبب فقر ناچار به فروش فرزندان خود شدهاند. الغای بردهداری در ایران از میان برداشتن تجارت برده حدود یک قرن به طول انجامید. امیدوارم دوستان عزیز بخوانند فقط فرمان لغو بندگی نبود همینطور کشف حجاب حضرت طاهره قره العین در تهران برای حق رای تمام زنان دنیا به سوی تساوی حقوق زن و مرد بود دیانت بهائی نه تنها این دروازه را گشود بلکه چشم انداز مقصد را هم، به وضوح در برابر دیدگان جهان بشری توصیف نمود………………………………………….اعطاء حق رای به زنان : دیانت بهائی 1863 . – نیوزیلند 1893 – آمریکا در 1920 – بریتانیا در 1928 – فرانسه 1944 – ژاپن در 1948 – چین در سال 1949 – ایران در 1962 ( ایران قبل از سوئیس به زنان حق رای اعطا کرد) – سوییس در 1971 – عربستان هنوز حق رای زنان را به رسمیت نشناخته است. نگارنده علی کارگر دوستان همراه Mohsen Rassouli Gholamreza Ijad Free Democracy And Freedom For Iran – دمكراسي و آزادي براي ايران..